بارالها!
در پیشگاه تو ایستاده ام،و دستهایم را بسوی تو بلند کرده ام،آگاهم که در بندگی ات کوتاهی نموده ودرفرمانبری ات سستی کرده ام،اگر راه حیا را می پیمودم ، ازخواستن و دعا کردن می ترسیدم ….
ولی … پروردگارم !
آن گاه که شنیدم گناهکاران را به درگاهت فرا می خوانی، و آنان را به بخشش نیکو و ثواب وعده می دهی برای پیروی ندایت آمدم،و به مهربانی های مهربانترین مهربانان پناه آوردم. .
پروردگارا!
خواسته ام در این جایگاه، یعنی جایگاه بنده فقیر ناامید، آن است که...گناهان گذشته ام را بیامرزی ، و در باقیمانده عمرم مرا از گناه بازداری ،و پدر و مادرم را که دور از خانه و خانواده و غریبانه در زیر خاکها خفته اند، ببخشی . و به گناهکارشان مغفرت و رحمت عطا کن، تا به لطف و مرحمتت ازخطرات قیامت درامان باشند،به رحمتت در بهشت ساکنشان گردان، و بین من و آنان در آن نعمت گسترده شناسایی برقرار کن، تا مشمول شادمانی گذشته و آینده شویم. .
آقایم!
اگر در کارهایم چیزی سراغ داری که مقامشان را بالا می برد و بر اکرامشان می افزاید، آن را در نامه اعمالشان قرار ده،و مرا در رحمت با آنان شریک کن،و آنان را مشمول رحمتت بگردان، همچنان که مرا در کودکی تربیت کردند.
کار تو تبدیل اعیان و عطا کار من سهوست و نسیان و خطا